.Jack: It can't really be Room if door's open
?Ma: Do you want me to close it
.Jack: Nah
?Ma: Jack, can we go
.Jack: Bye, plant
.Bye, chair number one. Bye, chair number two
.Bye, table
.Bye, wardrobe
.Bye, sink. Bye-bye, skylight.
Ma, say bye-bye to room
پ.ن: بعضی وقتا گرچه یه فیلمایی نمره خوبی نمیگیرن، اما حرفایی توشون هست که تا حدی به چالشهای ذهنی مخاطب کمک میکنن. نمیدونم.. شایدم بهتر بود کنت مونت کریستو میخوندم..
از لذتهای بزرگ زندگیم خرید جوراب بوده. حقیقتا با تقریب خوبی میتونم راجع به خودم بگم انقدر که از خرید و پوشیدن جورابهای عجق وجق لذت میبرم از خرید هیچ لباس مهمونی لذت نبردم.
شاید علت خوشحالی بیدلیل امروزم همین بود. احساس میکردم با جورابای موزیم رو ابرا دارم راه میرم. یه حسی شبیه حس پیرمرد مهربون عینکیای که لپ نوههاشو میکشه..
پ.ن: حس مینیونی دارم با جورابای عزیز عزیزم :))