میگفت یکی از طراحیهای غلط بشر اختراع ساعت به شکل دایره بود. چون میچرخه و برمیگرده سر جای اولش. ولی وقتی برمیگرده جای قبل، خیلی چیزا عوض شده. اتفاقاتی که نیازمند نگاه میکروسکپیای هستن، اما توی سرعت زندگیمون٫ بیرحمانه توجه بهشون از دستمون در میره. شاید بهتر بود از لحظه تولد آدما، یه ساعت شنی میساختن تا به چشم خودشون این رفتن و برنگشتن و تموم شدن لحظهها رو واقعیتر ببینن.
پ.ن۱: ساعت شنی در اون ابعاد که خیلی فانتزیه. ولی این کاغذ، پر شدهش٬ جلوی چشممه تا یادم نره خیلی هم وقت ندارم..
پ.ن۲: اینکه داشتن این کاغذ جلوی چشممون کار درستیه یا نه، کاملا به شخصیت هر فرد برمیگرده. قاعدتا برای کسانی که بایدیفالت اضطراب مرگ دارند توصیه نمیشه. اما برای شخص من فایدهش بیشتر از ضررش بود که انجامش دادم.
پ.ن۳: متوجه غمزدگی پستهای اخیرم هستم. اما هیچکدام، مطلقا هیچکدام از نوشتههای اخیر، من رو به وادی افسردگی نکشیده.
پ.ن۴: همچنان در باب همین موضوع حرف دارم. اگر پر کردن این مربعها ادامه پیدا کنه حرف دارم..
واااای!
من دقیقا به خاطر اضطراب مرگم از دیدن این مربعها خیلی وحشتزده شدم و حالم بد شد :))))))))))))))))))))
چه خوب که واسه تو خوبه :***