پرتو

در عین نوسان در تکامل.از روزنه به پرتو، شاید روزی هم سپیده..

۲ مطلب در بهمن ۱۳۹۵ ثبت شده است

دوره اول

من نه صائبم نه شیخ‌بهایی نه علامه که بخواهم در وصف سیر در آفاق و انفس بنویسم و بخوانم... همین از زندگی عوامانه‌مان ما را بس که بفهمیم هیچ اتفاقی خودش نیفتاده. همین کافی‌ست گاهی چشممان به بعضی از مداربندی‌های اطرافمان که به اذن خودش نشانمان می‌دهد بیفتد.. 

 

 

 

پ.ن: هفده دوره اختلاف در طی این مدت برایم به قدری کوچک شده که احساس می‌کنم تاریخ از مکان‌های خیلی دوری که در ذهنم جا داشت به خیلی نزدیک نقل مکان کرده. این‌ها همه حاصل دوستی با یک دوره اولی‌ست. گویی تصور ساخته شدن ماشین زمان هم برایم دیگر حکم معجزه ندارد..

 

پ.پ.ن: و باز حکایت همان خیلی دور خیلی نزدیک های قدیم... اما برعکس گذشته که متعلق به آینده بود این‌بار از جنس گذشته ست..

۰ نظر

فصل سوم

فکر کردن به مدرسه و خوبیاش. قدم زدن تو راهروهاش. تنها جاییش که سخته اینه که باور کنی این درودیوار بدون یه سری آدما چقد تلخه. 

یه بسم الله واسه ی شروع فصل جدید لازم دارم.. واسه این‌که به اون افقی که ترسیم کردم برسم.. متعهدتر از قبل.. فارغ از وحشت افق‌های چهل‌سالگی!

 

پ.ن: بیخود نبود که خواجه حافظ اول دفترش نوشت حکایت دنیا رو...:که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها! 

 

 

۱ نظر